خداحافظ اقای خدا

ساخت وبلاگ
  1- یک سری از خانوم ها هستند که آرایش کرده در صف بربری حضور به امر می رسانند . این ها رو جدی بگیرید چون میخوان شاهزاده آینده زندگیشون رو  تو صف نانوایی بیابند تا مطمئن باشن مرد زندگیه! من اینو امروز تو صف فهمیدم، دفعه بعد حتما با کت و شلوار و کراوات میرم، شاید دری به تخته خورد! 2- محققین گفتن مردها قبل از ازدواج 5 بار عاشق میشن. من جای دختر ها بودم عقل به خرج میدادم همون اول می پرسیدم  : « چندمین بارته؟». اگه جواب کمتر از 5 باشه پاسخی نداره جز این که :« مرا به وصال تو امید نیست، شر مرسان» .  البته بگم من به کار محققین هم مشکوکم. همش 5 بار؟! 3- من ازون خشک مغزی که ضرب المثل « ماهی رو هر وقت از اب بگیری تازه است » رو ساخته متنفرم. ضرب المثل ها قراره به ما درباره زندگی بصیرت بدهند ولی این یکی دروغ بزرگی درباره زندگی توی مخ ما فرو می کنه. زندگی اون رودخانه همیشه جاری با ماهی های پر انرژی و سر زنده نیست که بشه به راحتی شکارشون کرد.  رودخانه زندگی گاهی خشک میشه، گاهی آبش انقدر آلوده میشه که همه ماهی میمیرند، گاهی به آبشار میرسه و سقوط می کنه و گاهی فقط کوسه ها هستند که در حریمش شنا می کنند! کسی که این ضرب المثل رو  گفته چیزی درباره زندگی نمی دونسته! 4-بالاخره یکی رو پیدا می کنم که شبیه تو باشه! برچسب‌ها: روزنوشت + نوشته شده در  جمعه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۵ساعت 21:45  توسط هنگ من  خداحافظ اقای خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت خداحافظ اقای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freehangedman بازدید : 127 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1396 ساعت: 20:58

 

مثل باران بهاری 

که نمی گوید کِی

بی خبر در بزن و

سر زده از راه برس!

حسین منزوی


برچسب‌ها: شعر
+ نوشته شده در  سه شنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 22:28  توسط هنگ من 
خداحافظ اقای خدا...
ما را در سایت خداحافظ اقای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freehangedman بازدید : 132 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1396 ساعت: 20:58

 

زندگی تنها

یک خواب طولانیست

هر صبح که برخاستی

بلند  بگو 

شب بخیر!

(هنگ من)


برچسب‌ها: كوتاه نوشت
+ نوشته شده در  سه شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۶ساعت 0:5  توسط هنگ من 
خداحافظ اقای خدا...
ما را در سایت خداحافظ اقای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freehangedman بازدید : 125 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1396 ساعت: 20:58

  1-دیروز تئاتر «ترن» بودم.  نمایشی خوش ساخت، وطنی با بازی های  قابل قبول. من روی وطنی بودنش تاکید دارم چون هر چیزی که از زمینه خودش جدا شود  به شدت بی معنا می گردد. مثلا شما نمی توانید بدون حس کردن فضای سرد و نا امیدی پس  از جنگ جهانی دوم ، تهوع وجودی که سارتر  در نمایش نامه هایش به تصویر می کشد را بفهمید، اگر بهترین بازنویسی را هم از نمایش نامه های سوفکلوس داشته باشیم تا ربطش به انسان ایرانیه اینجایی  مشخص نشود کار بی ثمر می ماند. این نمایش درباره ی جنگی بود که مردم این سرزمین با گوشت و خون حسش کردند و البته مثل مزخرفات حکومتی، جنگ را به امر مقدس و مبارزانش را به قدیسان غیر قابل دسترس تبدیل نکرده بود. همین که می توانستید با تک تک آدم ها ارتباط بگیرید متقاعد می شدید تمام دو ساعت نمایش خودتان را غرق در روایت نویسنده و کارگردان از جهان داستان بکنید.  2- چند وقت پیش با مدیر شبکه چهار جلسه داشتیم و حسابی از بابت بسته بودن فضا و خفقان موجود نواختیمش. اما نگو نوازنده اصلی خودش است! وقتی شروع به حرف زدن کرد نقدهای ما رو که پذیرفت هیچ هزار برابر هم گذاشت روش و گفت اوضاع وحشتناکیه و از ما کاری ساخته نیست. می دونید مملکت چه وضعی داره؟ همه می دونن اوضاع خرابه ولی منتظرند یک نفر دیگر در یک جای بالاتری بالاخره یک کاری بکند و راه درست رو پیش بگیره. ولی هر چی میری بالاتر هم بازم می ب خداحافظ اقای خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت خداحافظ اقای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freehangedman بازدید : 123 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 13:26

1- سال نوتون مبارک. البت شکم مبارک رو صابون مال نکنید ، چون قرار نیست اتفاق خاصی بیفته. در بهتربن حالت همون گند قدیمی با شماره های جدید! به جای چس فیل توی مشما، ذرت بو داده در بسته بندی تترا پک! والا! 2-توی عید تا اینجا هزار صفحه ای خواندم. انگلیسی و فارسی در هم! از اولش احساس می کردم یک چیز کم است. امشب فهمیدم مداد همراهم نبوده و یادداشت کنارشون ننوشتم! هزار صفحه رو باید قضا کنم! 3- مامانم همیشه میگه خر و با خرما می خورم، داستان فیلم دیدنم هم دقیقا همینه! صبح جان ویک  پاپ کورنی رو دیدیم شب مهر هفتم فلسفی . فکر کنم برای همینه که نصفه شبا رودل می کنم و پورن می بینم! 4- ما از شرکت های سازنده گوشی هوشمند متشکریم که آبشن خاموش کردن این گوشی ها رو در اختیار ما قرار دادند. واقعا کاربردی ترین آبشن نهفته در این دستگاه دکمه پاور آف هست که باعث میشه ما به زندگی واقعیمون برسیم. امیدوارم همه دوستان قدر این امکانات خارق العاده را بدانند. برچسب‌ها: روزنوشت + نوشته شده در  دوشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۶ساعت 6:46&nbsp توسط هنگ من  خداحافظ اقای خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت خداحافظ اقای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freehangedman بازدید : 138 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 13:26

1-آدم هایی که اصل اول منطق را درک نمی کنند خیلی خطرناکند. منظورم اصل امتناع تناقض است. آنها حتی استعداد فهم قاعده بازی را هم ندارند در نتیجه رفتارهایشان کاملا آنارشیستی خواهد بود. مثل علف های هرزی که باری به هر جهت رشد می کنند، منابع باقی گیاهان را تصاحب می کنند و بی هدف می میرند.  این ها همه مشخصات نسل اینده ای  این کشور است. نمونه ای برای روشنگری خوب است. پس زمینه گوشی، عکس آن ریش بلند عمامه به سر را دارد و روحی فداه می گوید، و اینستایش پر است از عکس های چند نفره با دختران در مهمانی شبانه. می گویم این ها در دو چهارچوب گوناگونند، با هم جمع نمی شوند ،می گوید چه ربطی دارد!!. او معنای هیچکدام را نمی داند، نه مهمانی شبانه نه جان نثاری. سطح نگری در اوج. من ازین قوم یاجوج ماجوج رو به رشد در این مملکت واهمه دارم.  2- کابوس گیر (Dream Catcher) شی ای مقدس در افسانه های سرخپوستی است. با چوب درختان حلقه ای می ساختند، در درون حلقه نخ ها  را بسان خانه عنکبوت به هم وصل می کردند و چند پر به  اطراف حلقه می افزودند.  این شی را بالای سر کودکان قرار می دانند تا در شب کابوس ها را بگیرد و آن ها  ارام بخوابند.  شاید ما هم به یکی از این کابوس گیرها احتیاج داریم. یکی آنقدر بزرگ که ما را از شر کابوس زندگی رها کند. 3- پیرمرد به سختی از پله های مترو پایین می آید و خطاب به قطار که آماده برای حرک خداحافظ اقای خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت خداحافظ اقای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freehangedman بازدید : 136 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 13:26

  1- کاکتوس ها گل های زیبا و مسحور کننده ای دارند. ولی هیچ وقت تلاش نکنید یکی از اون ها رو بغل کنید! بعضی آدم ها برای نگاه کردنن نه دست زدن! 2-راه حل مقابله با بیکاری ، جنایات و هزاران مشکل دنیای امروز خارج کردن فرآیند تولد مثل انسانی از حالت بدوی فعلی است. به جای این که بچه دار شدن را بر دوش انسان ها ی کم خرد و بی تدبیر قرار دهیم که قابلیت پیش بینی آینده رقت بار فرزندانشان رو ندارن، انسان ها  باید در آزمایشگاه متولد بشوند. هر کدام با دستکاری نوروژنتیکی لازم برای برخورداری از توانایی هایی که بخشی از جامعه به آن نیاز دارد. وقت اون رسیده سیر تکامل داروینی رو از کور بودن خارج کنیم و فرا انسان هایی بشیم که باید. 3- حالم ازین روانشناس های انرژی مثبت بهم می خوره. آن ها یک پیش فرض کاملا احمقانه را در کارهاشون پذیرفتن ، این که انسان ها می دانند چه می خواهند و آرزوهایشان چیست. از نظر آن ها وقتی آرزوها مشخصه باشد باید نشست و انرژی مثبت داد تا جهان پاسخ دهد! اگر از خرافه جهانی که به احساسات و افکار ما جواب می دهد بگذریم، این که فرض کنیم انسان ها می دانند از جان زندگیشان چه می خواهند حرف به شدت مضحکی است. ما هیچ وقت نمی دانیم چه مرگمان است. حتی وقتی به چیزی که فکر می کردیم آرزویمان است میرسیم احساس پوچی می کنیم. ما نمی دانیم چگونه با زندگی که به آن پرتاب شدیم سر کنیم. ما کاملا حیرا خداحافظ اقای خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت خداحافظ اقای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freehangedman بازدید : 141 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 13:26

1_  این سندروم یبوست نویسندگی از آن امراض رنج آور است. کتاب می خوانی، فیلم می بینی، موسیقی گوش می دهی، دنیای اطراف را می کاوی ولی انگار همه اش همان جا توی مغزت می ماسد. خروجی ندارد حتی قد یک نخود! مدام به خودت می پیچی اما بانک ایده هایت بدجوری ورشکست شده است. آقا شما مسهلی چیزی سراغ ندارید شده با آه و ناله و خون و خونریزی خروجی از خودمان ساطع کنیم؟! 2- وفور هم از مریضی های رایج عصر ماست. دقیقا چیزی شبیه کیپ شدن بینی و گلو در حین سرماخوردگی. غذا می خوری ولی طعمی حس نمی کنی، گل را بو میکنی ولی عطری متوجه نمی شوی و همین ها عصبی و دیوانه ات می کند. برای این دست از بیماران  واقعیت یک بار مصرف میشود و تجربه های فقط بار اولند که مزه دارند. آن ها در این خیالند که جهان همیشه تا خرخره برایشان ایده ها، حرف ها و تجربه های تازه و تازه تر فراهم می آورد.  تعجبی ندارد  که زامبی وار به دنبال چیزهای تازه اند تا در حلقومشان بچپانند. اما از آن جا که زندگی چیزی جز یک دایره تکرار شونده با همان مفاهیم در زمان های دیگر نیست، آدم های خواهان وفور همیشه ناکام و افسرده اند. با نگاه سیاهشان و نیش زهر آگینشان آدم ها را ابتدایی و تکراری می خوانند و خود را در قفس تنگ و تاریکشان محبوس می کنند. تنها راه علاج این بیماری حرکت عمودی به جای افقی است. به جای این که هر روز به دنبال تجربه های تازه و عجیب و غر خداحافظ اقای خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت خداحافظ اقای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freehangedman بازدید : 115 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 13:26

1_ در حال حاضر انگیزه خاصی برای زندگی ندارم. یک فشاری همش رو مغزمه که احساس می کنم باعث میشه ذهنم سرد و کند بشه. شدم شبیه میوه های لکه دار میوه فروشی که میزارن دم در تا مفت بفروشنش. دیگه ففط منتظرم یکی بیاد منو ور داره ببره. خواهشا بیادِ 3_ یک دوربین حرفه ای گرفتم و گاهی مشغول به عکاسی میشم. این ایده که جهان رو به زبان عکس هام روایت کنم برای جذابه. و اتفاقا این چیزیه که برای مردم هم جذابه. یعنی اون ها هم منتظرن که همه این چیزهای ساده اطرافشون با یک شیوه جدید براشون تصویر بشن. به نظرم ادم ها از تکراری شدن می ترسن و هنر دقیقا همین هدیه رو بهشون میده که احساس تازگی کنند. گاهی فکر می کنم اگر جاوانگی یعنی تکرار بی پایان ، حتما بر خلاف ادعای مدعیان میل به جاودانگی  یک امر ضد فطرته. برچسب‌ها: روزنوشت + نوشته شده در  جمعه دوم تیر ۱۳۹۶ساعت 3:45&nbsp توسط هنگ من  خداحافظ اقای خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت خداحافظ اقای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freehangedman بازدید : 136 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 13:26

  1- واقعا سوال من از جناب آدم اینه که چرا نتونست خودشو کنترل کنه و اینقدر بچه پس انداخت؟! درسته حوا بدجور عشوه گری می کرد لاکردار، قبول که وسایل پیشگیری هم نبود ، ولی شما حداقل تقوا پیشه می کردی برادر من! والا آدم توی این زندگی ها لولیدن بی هدف آدم ها رو می بینه (من جمله خودم!) راهی براش نمی مونه جز رو ترش کردن به شخص حضرت آدم! آخه این چه کاری بود کردی! 2- بقیه رو نمی دونم ولی برای ما که ژن ها خوبی نداریم زندگی چیزی نیست جز نوسانی بین تراژدی و کمدی. و فکر نکنید کمدیش یعنی این که اوضاع روبراه  شده. زهی خیال باطل! تراژدی وقتی از حد بگذره تبدیل میشه به کمدی! مثل قهقه های کارتن خواب ها موقع جستجو توی سطل های آشغال! 3-این هفته دو جای عمومی برای عکاسی رفتم و با ممانعت حراست روبرو شدم.  واقعا عکس گرفتن از جوب آب و خانه کبوتر ها نیاز به مجوز داره؟! قوانین پادگان در فضای عمومی چه می کند؟ حس سرخوردگی عجیبی پیدا کردم. اضلا نمی فهمم چرا کسی که در تمام عمرش زیبایی های دنیا رو از پشت چشمی دوریین ندیده باید برای من تعیین تکلیف کنه؟ چرا آدم هایی که فقط از زندگی خشونت، جنگ و دشمنی رو مزه کردن دور ما رو پر کردن؟! من مقصرم؟ چیکار باید بکنم تا شهرم از زندگی سرشار بشه؟ واقعا گیجم! برچسب‌ها: روزنوشت + نوشته شده در  یکشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 19:24&nbsp توسط هنگ من  خداحافظ اقای خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت خداحافظ اقای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : freehangedman بازدید : 153 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 13:26